باران واثقیباران واثقی، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

باران نازم

باران

یاد  نامه چاپلین به دخترش افتادم  . و برای باران مینویسم که حال همه ما خوبست اما تو باور نکن. شاید فردا یک سری به خودم زدم و عاشقانه تر برایت نوشتم.  راستی گلم  هر وقت به دنبال حال خوب بودی به سونات مهتاب    بهتوون        گوش بده    به معجزه موسیقی برای ارامش روح ایمین میاوری ...
9 مهر 1390

شب بخیر کوچولو

هر شب ساعت 9 رادیو ایران لالایی پخش میکنه و من مشتاق تر از باران منتظرم که ساعت 9 بار بزنه و به یادم بیاد که دوباره خداوند وعده یک روز جدید رو میده و لطف کرده و امروزه ما رو به سلامتی به شب رسونده.   وای که چقدر دلم میگیره برای اون کوچولوهایی که کسی نیست تا براشون قصه شب بگه یا رادیویی که روشن بشه تا اونها رو به رویاهای کودکیشون ببره. این روز ها خیلی بیشر از همیشه اون احساس تنهایی و یا . . نمیدونم. شاید  دوباره یه شبی وقتی خیلی دلم برای خودم تنگ شد مثل اولین روزی که میرفتم تاتر شهر و دلم تنگ یه صدای اشنا بود و ناگهان رادیو تاکسی گفت من حمید امجد این شبه زیبا رو با شما تقسیم میکنم  و من دیگه تنها نبودم. روحم شاد و شبم سرشا...
9 مهر 1390

یاد

باران        شیشه پنجره را باران شست      از دل من اما  چه کسی نقش تو را خواهد شست.     امروز رفتیم نمایشگاه و برای باران  سی دی و کتاب زبان انگلیسی خریدم. خیلی راضیم   احساس میکنم الان بهترین وقت برای علاقه مند کردن باران به زبان های مختلف است.
18 شهريور 1390

بدون عنوان

  باران جونم این وبلاگ و دوست مامان به شما هدیه می دهد تا مامان هانیه از همه خاطره های خوب کودکی یه یادگاری اینجا برایت بگذارد ، البته خاله زهرا هم کلی به من کمک کرد.                                                                               &...
15 شهريور 1390
1